سلام به دخمر نازنازی خودم.اول از همه تولد 17 ماهگیت مبارک.هووووووووووووووورا.به همین زودی یک سالو پنج ماه از زمینی شدن فرشته من میگذره.دوم اینکه معذرت که یک ماه و نیمی میشه که به وبت دست نزدمو دل تو هم مثل من واسه دوستای خوبمون تنگ شده.نکنه ما رو یادشون رفته باشه .ولی خودت میدونی این مدت همش مریض بودی هنوزم سرفه میکنی و بینیت گرفته.فدات بشم سعی میکنم زودتر بیام عزیزم.امروز صبح یه کاری کردی که شاخام زد بالااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.اومدم تو اشپز خونه دیدم همه کاسه ها رو دونه دونه گذاشتی زمین و حالا داری مرتب میچینی رو هم تو کابینت تا دیروز فقط بهم میریختی ولی امروز مرتب میکردی خیلی کیف کردم.منم یه تشویقی توپ بهت دادم.وقت صبحونه کاسه ی خامه رو گذاشتم که خودت با قاشق بخوری طبق معمول وقتی ریخت رو میزت دسمال برداشتی که تمیزش کنی ولی بعد دیدی که بهبه میتونم باش نقاشی کنم و ادامه ی ماجرا ولی ازاد گزاشتمت به خاطر کار صبح خیلی خوشحال بودم.خوب حالا برم یه سری به دوستا بزنم یه روز میام از شیرینکاری و خوش صحبتیهات مینویسم.عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم تا اخر دنیا.تو بهترینی نفسم.
