آیدا

آیدا جان تا این لحظه 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن دارد

ایدا در لباس محلی

ایدا در لباس محلی

مامان این عکسو نیشابور گرفتیم ازت .الهی قربونت برم که حوصله نداشتی و حسابی غر زدی
تاریخ : 31 اردیبهشت 1392 - 22:12 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 1376 | موضوع : فتو بلاگ | 26 نظر

ای وای اینا چیه رو لبم

ای وای اینا چیه رو لبم


تاریخ : 31 اردیبهشت 1392 - 22:10 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 846 | موضوع : فتو بلاگ | 4 نظر

من حاضرم.بریم دیگه

من حاضرم.بریم دیگه


تاریخ : 22 اردیبهشت 1392 - 17:25 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 1034 | موضوع : فتو بلاگ | 19 نظر

قربون رقصیدنت

قربون رقصیدنت

دختر نانازی من 2 هفته ای هست خیلی بلا شده.تا یه اهنگ میشنوه شروع به رقصیدن میکنه.مامانی امروز صبح داشتم فیلم دیشبو میدیدم که تو بیدار شدی و همون لحظه با صدای فیلم شروع به نانای کردی.قربونت برم.بلا گردونت بشم فرشتهی ناز من
تاریخ : 17 اردیبهشت 1392 - 19:44 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 1079 | موضوع : فتو بلاگ | 17 نظر

10 ماهگی ایدا جونم

10 ماهگی ایدا جونم

عزیزم با اینکه 4 شنبه ماهگردته ولی چون مامانی و خاله شهره میخواستند امروز برن ما دیشب واست ماهگرد گرفتیم گل خوشگلم.
تاریخ : 17 اردیبهشت 1392 - 19:27 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 978 | موضوع : فتو بلاگ | 7 نظر

ایدا اخمو

ایدا اخمو


تاریخ : 16 اردیبهشت 1392 - 08:44 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 1145 | موضوع : فتو بلاگ | 11 نظر

گلی از خودته خوشگلم

گلی از خودته خوشگلم

دختر نازنازی مامان چقدر تو ماهی اخه نفسم.شما خودت گلی رفتی اونجا چیکار؟این عکسو 18 فروردین روز تولد 9 ماهگیت گرفتیم عزیزم.
تاریخ : 07 اردیبهشت 1392 - 23:18 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 1341 | موضوع : فتو بلاگ | 15 نظر

دومین روز ایدا جونم

دومین روز ایدا جونم

قربونت برم انقدر دلم واسه اون روزات تنگ شده مامانی.داشتم الان فیلماتو میدیدم.فدات بشم گلکم.از همون کوچولویی شیطون بودی و دست و پاهاتو همش تکون میدادی بلا خانوم.راستی تو فیلمای روز اول همه هیوا صدات میکنیم.اخه قرار بود اسمت هیوا باشه بعد از یک هفته که واسه شناسنامه اقدام کردیم گفتند 3 ماه شده که اداره ی ثبت اسم هیوا رو فقط واسه پسرا میده.خیلی ناراحت شدیم.ولی الان خوشحالم چون اسمت با اسم من خیلی شبیهه.به قول بابا امیر پارتی بازی کردم.البته خودش پیشنهاد داد.9 ماه و نیم از اون روز میگذره خوشگلکم.ایشالا 120 ساله بشی عمر مامان
تاریخ : 04 اردیبهشت 1392 - 22:22 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 1029 | موضوع : فتو بلاگ | 5 نظر

سینه خیز

دختر خوشگلم خیلی وقته میخواستم از سفر و کارهای جدیدت بنویسم ولی واقعا وقت نکردم.ولی دیروز یه کاری کردی که دیگه از ذوقم اومدم واست بنویسم.دیروز که وسط وسایلت بازی میکردی کمی به جلو خم شدی موبایل منو برداری ولی یواش یواش با صورت افتادی گفتم الان میزنی زیر گریه ولی نه.سرتو بالا کردی و به سمتش سینه خیز رفتی خیلی هم سریع رفتی.کلی فشارت دادم نفسی مامان.خیلی خوشحال شدم.البته چند روزی بود تلاش میکردی ولی عملی نشده بود.دختر قشنگم 12 فروردین اخرین روز سفرمون بود که وقتی صبح بهتون سرلاک دادم از صدای قاشق فهمیدم یه مروارید در اوردی .خیلی کم بود ولی الان بیشتر اومده بیرون.دیوونم میکنی وقتی با همون یه دندون بیسکویت میخوری.گرچه من قبل از سفر خیلی واسه غذا سخت میگرفتم و صفحه به صفحه با کتاب تغذیه بت غذا میدادم ولی تو سفر به یمن وجود 2 تا خاله مرضیه شما دیگه همه چی خوردی.من واسه اون نگاهات به خوردن ما طاقت می اوردم حتی غذا نمیخوردم تا غذای بابایی تموم شه ولی بقیه صداشون در اومد.خلاصش اینکه الان ظهر و شب میشینی رو صندلی غذات و با من و بابایی 3 تایی غذا میخوریم.

واما شیرین کاری ها:

بوس میکنی. سق میزنی .سرفه الکی میکنی و میخندی به شاهکار خودت. با شنیدن اهنگ دست و پاهات و تکون میدی.میخوای دسدسی کنی ولی هنوز نمیتمنی دستاتو بهم بزنی به جاش مچ دستتو می گیری و ول میکنی.قربون دستای خوشلت برم.از شیطونی و فضولی هم نگو. سوار رخش سبزت میشی و از اینور به اون ور میتازونی حالا بزرگ شدی نگی اسبم کو منظورم همون روروئک گلم.تازگی هام که سطل برنج رو کشف کردی و منو بیچاره کردی.عاشق اینی که دستتو فرو کنی توش بلا.

خلاصه که خیلی عاشقتم جوجو طلای ناز نازی من.ایشالا همیشه سالم باشی و شاد و خندون.بازم مینویسم واست عزیزم .

 


تاریخ : 03 اردیبهشت 1392 - 23:24 | توسط : آیدا نفس | بازدید : 892 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر