مامانی گلم این عکسو تو نمایشگاه پاییزه ازت گرفتم.اولش ترسیده بودی ولی انقدر خوشت اومده بود که سه بار پشت هم سوار شدی عزیز دلم .جونممممممممممممممممممممم فدای یه لحظه خندیدنت.همهی دنیای من تو خنده های تو خلاصه میشه عسلکم.ایشالا همیشه خندون باشی و غصه هات مال من و دردات به جون من باشه عزیزم.دل هر دومون واسه دوستامون تنگ شده ولی ببخشید که وقت نمیکنم زود زود بیام مثل سابق.بوووووووووووووووووووووووووووووووووس
جونم فدات
-
مامان امیرارشاچهارشنبه 3 مهر 1392 - 17:51
-
مامان امیرمحمدچهارشنبه 3 مهر 1392 - 18:00
-
مامان رزچهارشنبه 3 مهر 1392 - 18:14
-
عمه ی نازنین جونچهارشنبه 3 مهر 1392 - 19:41
-
مامان امیر مهدیچهارشنبه 3 مهر 1392 - 22:00